Log in

goodpods headphones icon

To access all our features

Open the Goodpods app
Close icon
headphones
پرسه

پرسه

Persian Media Production | رسانه پارسی

پرسه‌ای در حوالی شعر و شاعری سرزمین کهنسال‌مان ایران؛ باشد که از رهگذر مرور بر احوال شاعران و ترنم شاعرانه‌های‌شان لحظات‌تان لبریز خیال‌انگیزترین و لطیف‌ترین کلمات موزون باشد.

1 Listener

Share icon

All episodes

Best episodes

Top 10 پرسه Episodes

Goodpods has curated a list of the 10 best پرسه episodes, ranked by the number of listens and likes each episode have garnered from our listeners. If you are listening to پرسه for the first time, there's no better place to start than with one of these standout episodes. If you are a fan of the show, vote for your favorite پرسه episode by adding your comments to the episode page.

پرسه - ۱. نصرت رحمانی
play

06/02/20 • 14 min

نصرت رحمانی سال ۱۳۰۸ شمسی در تهران به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی و پس از مدت کوتاهی کارآموزی در هنرکدۀ نقاشی، در مدرسه پست و تلگراف و تلفن ثبت نام کرد. در آن زمان، حسین پژمان بختیاری شاعر معروف، مدیر آنجا بود که استعداد ادبی نصرت را دریافت و او را سردبیر روزنامۀ مدرسه کرد. رحمانی سرودن شعر را از سال‌های جوانی آغاز کرد و شعرهایش در نشریات مختلف چاپ می شد.

بعد از تحصیلات شروع به نوشتن پاورقی در نشریات کرد و مدت کوتاهی مسئول صفحۀ ادبی مجلۀ هفتگی فردوسی شد.

بین سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۲ در رادیو ارتش برنامۀ هفتگی ادبی داشت. سپس به نشریۀ زن روز رفت و در آنجا مسئولیت بخش شعر را بر عهده گرفت.

مسیر شعری نصرت از غزل شروع شد و بعد به چهارپاره و بعد به شعر نیمایی رسید. نخستین مجموعه‌های شعر نصرت رحمانی در دههٔ ۳۰ شمسی به نام‌های کوچ (۱۳۳۳)، کویر (۱۳۳۴) و ترمه (۱۳۳۶) منتشر شد. فضای این شعرها فضایی بسیار محزون بود که شاید به همین علت از ابتدا او را شاعر شعر سیاه خواندند.

نصرت و هم‌نسلانش شاعران شکست هم نامیده می‌شدند چرا که سال‌های اوج شاعری آنها با رویداد سیاسی مهمی در تاریخ ایران یعنی کودتای ۲۸ مرداد مصادف شد. مجموعۀ این عوامل برسازندۀ شعری در کارنامه رحمانی شد که آمیزه‌ای از جنون، بی‌سروسامانی، یأس سیاسی و اجتماعی، اعتراض و در یک کلام، خلاف عرف رایج زندگی بود.

رحمانی در سه مجموعه کوچ، کویر و ترمه از لحاظ شکل، چهارپاره را برمی‌گزیند و از جهت محتوا در دنیای درد و تاریکی، مرگ و گناه غوطه‌ور می‌شود.

ای سنگفرش راه که شب‌های بی سحر
تک بوسه‌های پای مرا نوش کرده‌ای
‌ای سنگفرش راه که در تلخی سکوت
آواز گامهای مرا گوش کرده‌ای
هر رهگذر ز روی تو بگذشت و دور شد
جز من که سالهاست کنار تو مانده‌ام
بر روی سنگهای تو با پای خسته ...، آه
عمری به خیره پیکر خود را کشانده‌ام

نصرت رحمانی ابتدا شعرهایی با گرایش‌هایی فردی و با موضوعاتی نظیر عشق می‌سرود اما تحت تأثیر اتفاقات سیاسی و اجتماعی بود که او این مضامین را به کناری گذاشت و شعر خود را به ارزش‌های انسانی و مسائل مردم معطوف کرد.

وی در اشعار بعد از ترمه چهارپاره را رها می‌کند و به سوی نوعی وزن نیمایی روی می‌آورد و در مجموعۀ میعاد در لجن به بازی‌ با کلمات و تصاویر بسنده نمی‌کند و گاه‌گاه کم و بیش به سوی بازی اوزان با روشی ویژۀ خود می‌رود. در مجموعه دیگر مانند حریق باد نوعی زبان حماسی به کار بسته و احساس ساده و بی‌پیرایه خویش را با نوعی تفکر در می‌آمیزد. استفاده از مکالمه و زبان کوچه و بازار در شعر را باید از جمله ویژگی‌های آثار او به حساب آورد که در آثارش به خوبی مشهود است.

تکیه رحمانی به ویژگی‌های شعر نیمایی در مجموعه‌های میعاد در لجن و حریق باد (حاصل دورۀ دوم کار ادبی رحمانی) غالب است. اما از شمشیر معشوقۀ قلم به بعد رحمانی پیشرفت محسوسی نشان می‌دهد به سوی وزن درونی کلمات و عبارت‌های شاعرانه که منجر می‌شود به انحراف گاه به گاه از معیارها یا فرم‌های شناخته‌شده.

وقتی اسباب‌بازی‌‌هایمان را می‌گرفتند
ناگهان گریه می‌کردیم
داریم بزرگ می‌شویم
و بهانه‌هامان برای گریه‌کردن
دارد تمام می‌شود

مجموعه اشعار منتشر شده از وی عبارتند از: کوچ (۱۳۳۳)، کویر (۱۳۳۴) و ترمه (۱۳۳۶)، میعاد در لجن (۱۳۴۶)، حریق باد (۱۳۴۹)، شمشیر معشوقه قلم (۱۳۶۷)، پیاله دور دگر زد (۱۳۶۸)، آوازی در فرجام (۱۳۷۴)، بیوه سیاه (۱۳۸۱).

او اواخر عمر در شهر رشت زندگی می‌کرد و در سال ۱۳۷۹ در همین شهر از دنیا رفت.

1 Listener

bookmark
plus icon
share episode
پرسه - ۳. فریدون مشیری
play

06/17/20 • 14 min

فریدون مشیری شاعر و ترانه‌سرای معاصر در سال ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در تهران و مشهد، و متوسطه را در تهران گذراند. مدتی نیز در دارالفنون تحصیل کرد.

مشیری سرودن شعر را از سال‌های جوانی آغاز کرد. نخستین شعرش در نشریه ایران ما که اشعار شاعران معروفی مثل شهریار و نیما را چاپ می‌کرد، منتشر شد.

در ۱۳۲۳ هم‌زمان با کار در وزارت پست و تلگراف و تلفن برای ادامه تحصیل در آموزشگاه فنی آن ثبت‌نام کرد. در ۱۳۴۴ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ثبت‌نام کرد اما به دلیل کار اداری و مشغول بودن به کارهای مطبوعاتی آن را نیمه‌کاره رها کرد.

از مجلات معروفی که مشیری با آنها کار کرد سپید و سیاه و سخن بود. مهم‌ترین کار مطبوعاتی مشیری سردبیری صفحات فرهنگی مجله روشنفکر از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ بود. در این دوره، او بسیاری از شاعران آینده‌‌دار را به جامعه معرفی کرد نظیر فروغ فرخزاد و منوچهر آتشی که هر دو به شهرت زیادی رسیدند.

در ۱۳۳۴ نخستین مجموعه شعرش به نام تشنه توفان به چاپ رسید.

در مجموعه بعدی، گناه دریا (۱۳۳۵) نیمی از اشعار در قالب چهارپاره و یک شعر آن در قالب نیمایی بود. انتشار گناه دریا صف‌آرایی و مجادله قلمی موافقان و مخالفان شعر نو را در پی داشت.

مجموعه سوم او در ۱۳۴۰ با نام ابر و چاپ مجدد آن با نام ابر و کوچه در ۱۳۴۶ شامل پنجاه شعر بود از جمله شعر معروف او: کوچه. این مجموعه، اگرچه یک سوم شعرهایش در قالب چهارپاره بود، فریدون مشیری را به عنوان شاعر نیمایی معرفی کرد. نادرپور این مجموعه را به دلیل سادگی زبان و استعاره ستود.

در سال ۱۳۴۱ به عضویت شورای نویسندگان رادیو منصوب شد و در سال ۱۳۵۰ به واحد تولید شورای شعر و موسیقی رادیو پیوست.

شعر مشیری دعوت به مهربانی و عشق است و او یکی از پرخواننده‌ترین شاعران ایرانی نسل خود به شمار می‌رود. بسیاری از شعرها و قطعات او برای موسیقی تنظیم شده‌اند. در دوره‌ای خودِ مشیری اشعارش را برای موسیقی تنظیم می‌کرد.

اشعار نخستین مشیری در لحن و استعاره معمولاً رمانتیک است. اکثر اشعار مجموعه تشنه توفان رنج و عذابِ عشق ممنوع و گله از سرسختی معشوق است. دو مجموعه بعدی گناه دریا و ابر و کوچه که شامل یکی از مشهورترین اشعار اوست نیز به نحو وسیعی درباره مسائل عاطفی است.

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
....
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم

گرچه با گذشت زمان مشیری اشعار عاشقانه زیادی نسرود با این وجود عشق جسمانی از موضوعات مورد توجه شعر او بود و ظاهر شدن شعر رمانتیک در تمام مجموعه آثار او تا به آخر ادامه یافت. مشخصه‌ای که شعر مشیری بابت آن مورد نقد قرار می‌گرفت.

اشاره به عناصر و نیروهای طبیعت −پرنده و گل، دریا و آسمان، باد و باران،‌ خورشید و ماه− در شعر مشیری فراوان است. شعرهای طبیعت مشیری گرچه از فضا و اتمسفر شهری محروم نیست اغلب فضای مطلوب و خوب را تصویر می‌کند. او به نحو گسترده‌ای به تحسین بهار و مظاهر آن می‌پردازد:

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران‌خورده، پاک
آسمانِ آبی و ابر سپید
برگ‌های سبز بید

عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست....
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار!

ستایش ایران و بیان عشق به وطن از دیگر موضوعاتی است که در شعر مشیری نمود دارد:

معنای زنده بودن من با تو بودن است ...
آن لحظه‌ای که بی تو سرآید مرا، مباد!
مفهوم مرگ من
در راه سرفرازی تو، در کنار تو
مفهوم زندگیست
معنای عشق نیزدر سرنوشت منبا تو، همیشه با توبرای تو، زیستن

محبوب‌ترین و مشهورترین شعرهای او در قالب‌های نیمایی است. برای نمونه شعر «جام اگر بشکست» و «جادوی بی‌اثر». مشیری هیچگاه به قالب شعر آزاد چیزی نسرود یا دست‌کم منتشر نکرد.

شعر مشیری در عین نمایش و شرح رنج و درد زندگی، حاکی از شأن و مقامی است که او به رنج و تعب هستی می‌دهد و بینش پذیرفته او از حیات، حضوری قابل‌ توجه در آثارش دارد. با این روش، مشیری زندگی را ستایش می‌کند و مروج خوش‌بینی است، بی‌آنکه سختی‌های حیات را انکار کند.

شعر مشیری اغلب زبان سرراست و خالی از ابهامی دارد. دعوت او به پاس‌داشت ارزش‌های اخلاقی و انسانی صدای ویژه‌ای به او در شعر فارسی معاصر داده است.

بعضی از آثار او:

۱۳۳۴ تشنه طوفان
۱۳۳۵ گناه دریا
۱۳۳۷ نایافته
۱۳۴۵ ابر و کوچه
۱۳۴۷ بهار را باور کن
۱۳۴۷ پرواز با خورشید
۱۳۵۶ از خاموشی
۱۳۶۵ مروارید مهر
۱۳۶۷ آه باران
۱۳۶۹ سه دفتر
۱۳۷۱ از دیار آشتی

فریدون مشیری در سال ۱۳۷۹ در تهران درگذشت.

منابع و مآخذ:

Saeed Rezvani, "Moshiri, Fereydun", Encyclopædia Iranica, online edition, 2013

bookmark
plus icon
share episode
پرسه - ۷. مهدی سهیلی
play

07/14/20 • 15 min

مهدی سهیلی از طنزآوران و شاعران دهه‌های بیست تا پنجاه شمسی در سال ۱۳۰۳ در تهران به دنیا آمد.

در کودکی به مکتب رفت و پس از پایان تحصیلات ابتدایی به فراگرفتن علوم قدیمه، صرف و نحو عربی، منطق و معانی پرداخت و دوره متوسطه را در تهران به پایان برد. به مدت دو سال به عنوان حسابدار در حجره یکی از تجار بازار حسابداری کرد.

از حدود سال‌ ۱۳۲۳ به بعد، در نشریه توفیق و دیگر نشریات کشور اشعار طنز و فکاهی را با اسامی مستعار بسیاری از جمله «بذله‌گو»، «متلک‌گو»، «نمکدون»، «هاردی» و «لوطی‌پسر» منتشر کرد.

در دوره نخست‌وزیری مصدق، صاحب‌امتیاز روزنامه «نوشخند» بود و آنجا در ستونی به‌نام «دشمن‌تراشی» مطالب انتقادی می‌نوشت. به زندان افتاد و پس از آزادی، روزنامه «حکیم‌باشی» را که امتیازش را بعد از لغو «نوشخند» گرفته بود، به سرعت منتشر کرد .

مهدی سهیلی اشعار جدی و رمانتیک بسیاری هم سروده است. از جمله کتاب‌های او اشک مهتاب و بیا با هم بگرییم و گنج غزل است.

دیرینه سال‌هاست كه در دیدگاه من -

شب‌های ماهتاب چو دریاست آسمان

وین تك‌ستاره‌های درخشان بیشمار -

سیمین حباب‌هاست كه بر سطح آب‌هاست

***

در دیدگاه من -

این ماه پرفروغ كه بی‌تاب می‌رود

سیمینه زورقی‌ست كه بر آب می‌رود

رخشان شهاب‌ها كه پراكنده می‌خزند -

هستند ماهیان سبك‌خیز گرمپوی -

كاندر پی شكار، شتابنده می‌خزند ...

***

مادر! مرا ببخش.

فرزند خشمگین و خطاكار خویش را

مادر! حلال كن كه سراپا ندامت است

با چشم اشكبار، ز پیشم چو می‌روی

سر تا به پای من

غرق ملامت است.

***

هر لحظه در برابر من اشك ریختی

از چشم پر ملال تو خواندم شكایتی

بیچاره من، كه با همه اشك‌های تو

هرگز نداشت راه گناهم نهایتی

***

تو گوهری كه در كف طفلی فتاده‌ای

من، ساده‌لوح كودكِ گوهر ندیده‌ام

گاهی به سنگ جهل، گهر را شكسته‌ام

گاهی به دست خشم به خاكش كشیده‌ام

پیش از انقلاب ۵۷ به مدت سی‌سال در رادیو ایران، تهیه‌کننده و مجری برنامه‌های ادبی،‌ شعرخوانی و مشاعره بود. او برای رادیو نمایشنامه‌ هم می‌نوشت. همچنین یکی از نویسندگان و مجریان برنامه‌های فکاهی و انتقادی نظیر «صبح جمعه با شما» برای رادیو بود.

مهدی سهیلی در سال ۱۳۶۶ در تهران بدرود حیات گفت.

bookmark
plus icon
share episode
پرسه - ۲. ابوالحسن ورزی
play

06/09/20 • 18 min

ابوالحسن ورزی به سال ۱۲۹۳ شمسی در تهران به دنیا آمد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه، در ۱۳۱۵ شمسی از دانشكده حقوق لیسانس گرفت و در همین سال بود كه به انجمن‌‏هاى ادبى تهران راه یافت و با شعراى هم‌عصر خود آشنا گردید.

وى هنگام تحصیل در دانشكده‏ حقوق، در دانشكده‏ معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامى) هم به تحصیل پرداخت.

اشتغال در دادگسترى با روحیه‌‏اش سازگار نبود و به همین دلیل از این شغل استعفا داد و به تهران بازگشت. آنجا دعوت به همكارى در نخست‌وزیرى شد. پذیرفت و در سمت بازرس نخست‌وزیر مشغول به كار شد.

ابوالحسن ورزی از همان دوران كودكى با شعر و ادب و موسیقی آشنا شد و در محضر اساتیدی مانند موسی و مرتضی نى‌داوود نواختن تار و ویولن و سه‌تار را آموخت و با ابوالحسن صبا، حسین تهرانى، روح‏‌ا‌للّه خالقى، علینقى وزیرى، غلامحسین بنان، قمرالملوك وزیرى، تاج اصفهانى و بسیارى از هنرمندان دیگر مصاحب و معاشر بود.

ورزى شاعرى غزلسراست اما در انواع شعر فارسى نیز طبع‌‏آزمایى كرده است. وى زبان فرانسه را خوب می‌‏دانست و اشعارى نیز به این زبان سروده و آثارى را از آن ترجمه كرده است. از آثار منظوم او سخن عشق و دیوان اشعار است. سخن عشق، نخستین مجموعه غزلیات او، در سال ۱۳۵۸ منتشر گردید.

«صداى آشنا» و «ترانه‌‏هاى درد» دو نمونه از منظومه‌‏هاى اوست که در یك كتاب در سال ۱۳۶۸ منتشر شد.

از اوایل تأسیس رادیو، هنرمندان اشعار ابوالحسن ورزى را كم و بیش در رادیو اجرا مى‏‌کردند. اما در سال ۱۳۳۸ که به طور رسمی به رادیو رفت، شعر «مستی رویا» را به رادیو داد. همایون خرم برای آن آهنگی ساخت و غلامحسین بنان شعر را در بیات اصفهان خواند. بعدها نیز چند خواننده دیگر این شعر را در رادیو اجرا كردند:

آمد اما در نگاهش آن نوازش‌ها نبود
چشم خواب‌آلوده‌‏اش را مستى رویا نبود
نقش عشق و آرزو از چهره دل شسته بود
عكس شیدایى در آن آیینه سیما نبود
لب همان لب بود اما بوسه‌‏اش گرمى نداشت
دل همان دل بود اما مست و بى‌پروا نبود
در دل بیزار من جز بیم رسوایی نداشت
گرچه روزی همنشین جز با من رسوا نبود
دیدم آن چشم درخشان را ولى در آن صدف
گوهر اشكی كه من می‌خواستم پیدا نبود
در نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود
برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود

غلامحسین یوسفی در کتاب چشمه روشن (انتشارات علمی، ۱۳۶۷) معتقد است شعر ابوالحسن ورزی به خاطر «طراوت و اصالت احساس و تازگی مضامین و صور خیال و شیوه تعبیر از کیفیت ویژه‌ای برخوردار است» و می‌گوید با اینکه «شاعری رمانتیک و سراینده اشعار غنایی است [...] شعرهای منبعث از اوضاع جامعه که روح انتقادی دارد نیز در دیوان او کم نیست [...] که نشان از همدلی و همدردی انسانی شاعر با ابناء بشر است.»

ابوالحسن ورزی در سال ۱۳۷۳ در تهران درگذشت.

bookmark
plus icon
share episode
پرسه - ۸. کریم امیری فیروزکوهی
play

07/20/20 • 14 min

سید کریم امیری فیروزکوهی شاعر و ادیب، به سال ۱۲۸۸ شمسی در فیروزکوه زاده شد. در هفت سالگی با پدرش به تهران رفت و هم‌زمان با تحصیل در مدرسه به فراگرفتن ادب، منطق و فلسفه، کلام، فقه و اصول پرداخت.

مدتی کارمند اداره ثبت اسناد و املاک کشور و زمانی متصدی دفتر اسناد رسمی شد.

امیری از همان آغاز نوجوانی به موسیقی و شعر و ادب علاقه داشت. وی، بعدها تخلص امیر را اختیار کرد. بیشتر اشعار او بعد از پنجاه سالگی سروده شده است. امیری در انجمن‌های ادبی مثل انجمن حکیم نظامی و انجمن ادبی فرهنگستان ایران عضو بود. او با رهی معیری و صادق هدایت دوست و مصاحب بود.

امیری فیروزکوهی از معتقدان و دوستداران شعر صائب تبریزی بود. به همین دلیل در اشعار وی تامل بسیار کرد و بر دیوان وی که خودش به چاپ رسانید مقدمۀ مفصلی نوشت. سبک صائب را سبک اصفهانی می‌نامید و از به کار بردن صفت هندی که دیگران برای این سبک به کار می بردند، اجتناب می‌ورزید. خود او هم بر شیوه صائب شعر می‌گفت و همان نازک‌خیالی‌ها و مضمون‌آفرینی‌های عصر صائب را به کار می‌گرفت.

امیری فیروزکوهی در قالب‌های دیگر غیر از غزل هم استاد بود. قصیده و ترکیب‌بند نیکو می‌سرود. در قصیده بیشتر شیوۀ خراسانی داشت و از خاقانی و ناصرخسرو و مسعود سعد و انوری تاثیر می‌گرفت.

در شعر او شکوه از زندگی و گلایه از روزگار بسیار است و از ناپایداری زمانه، از ناکامی های فردی و رنج و دردهای شاعرانه برای خواننده می‌گوید. زاری او بر سرگذشت آدم خاکی‌ و گذرا بودن جهان است و معتقد است که دنیا سزاوار دلبستگی و درنگ نیست.

نه مشوّشم ز پیری و نه خوشدل از جوانی
که نبود هر دو الّا که فریب زندگانی
به رضا نبود اگر لب ز شکایت از تو بستم
که ز لب برون نیاید سخنم ز ناتوانی
چو میسر است صحبت، مکن از حضور غفلت
تو که ناگهان نمانی،چه روی به ناگهانی!
[...]
بنگر به برگریزان که زبان هر ورق را
به فغان گشوده بینی، ز تطاول خزانی

وی به سال ۱۳۶۳ در تهران درگذشت.

bookmark
plus icon
share episode
پرسه - ۵. مهدی اخوان ثالت
play

06/30/20 • 15 min

هنر اخوان در آمیزش شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته، مجموعه‌ای خاص به وجود آورد که هنوز الهام بخش شاعران زیادی و عامل ماندگاری بسیاری از اشعارش همچون «زمستان» تا به امروز است.
bookmark
plus icon
share episode
پرسه - ۶. شهریار
play

07/07/20 • 15 min

محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار در سال ۱۲۸۵ شمسی در تبریز به دنیا آمد. ابتدا به مکتب رفت و سپس تحصیل خود را در مدرسه‌های تبریز ادامه داد. بعد به تهران رفت و در سال ۱۳۰۳ از دارالفنون دیپلم گرفت. به توصیه پدر وارد دانشکده پزشکی شد اما پس از پنج سال تحصیل پزشکی را کنار گذاشت. مدتی کارمند اداره ثبت اسناد و املاک بود و سپس به بانک کشاورزی منتقل شد. در تهران با ابوالحسن صبا موسیقیدان و امیری فیروزکوهی شاعر و خوانندگان به‌نام آن دوره مثل پروانه و قمرالملوک وزیری آشنا شد.

شهرت شهریار بیشتر به غزل‌های اوست. شعر او را می‌توان به سه دسته مذهبی، مدیحه و عاشقانه تقسیم کرد.

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
کاهش جان تو من دانم و من می‌دانم
که تو از دوری خورشید چه‌ها می‌بینی

حساسیت شعری او به‌علاوه آشنایی‌اش با موسیقی ایرانی در به‌کارگیری قافیه درونی و واج‌آرایی ماهرانه او منعکس است و در نهایت باعث شد آهنگسازان و خوانندگان بزرگ زمان او از غزل‌های شهریار (مثل غزل «حالا چرا؟») برای ساخت موسیقی و آهنگ بهره ببرند.

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا
نوش‌دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگ‌دل این زودتر می‌خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شهریار

بیان لطیف، ساده، روان و جذابیت کلام ویژگی‌های شعر شهریار است. البته گاه در کنار بیان لطیف و ادیبانه، دیده می‌شود شاعر پروایی از کاربرد اصطلاحات عامیانه ندارد و تصاویر زیبای کلامی را با جملات محاوره‌ای در می‌آمیزد. این تلفیق شاعرانه از ویژگی‌های شعر شهریار است. شهریار معتقد به تحول و تجدید حیات در شعر ادبی بود و آثار این نوگرایی در بیشتر اشعارش دیده می‌شود. او از کاربرد مضامین نو پروایی نداشت و در این زمینه نوآوری‌های فراوانی دارد.

منظومه حیدربابایه سلام (حیدربابا سلام) که خطاب به کوه حیدربابا در نزدیکی تبریز به زبان مادری شهریار و در قالب محاوره‌ای ترکی آذری سروده شده بازتابی از ایام کودکی او در نزدیکی آنجا است. این منظومه خیلی زود نه تنها در آذربایجان بلکه در کل دنیای ترک‌زبان مشهور شد. منظومه حیدربابا پر است از متل‌ها، ترانه‌ها، ضرب‌المثل‌ها، کلمات قصار، ارجاع به شادی و عزا، باورهای تاریخی و مذهبی و غذا و پوشاک آذری به علاوه توصیف طبیعت منطقه.

شهریار در سال ۱۳۶۷ در تبریز درگذشت.

bookmark
plus icon
share episode
پرسه - ۴. ابوالقاسم حالت
play

06/23/20 • 13 min

ابوالقاسم حالت با نام اصلی ابوالقاسم عبدالله‌فرد شاعر، ترانه‌سرا، مترجم، و پژوهشگر معاصر متولد ۱۲۹۸ شمسی در تهران است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در تهران به پایان برد و لیسانس ادبیات فارسی خود را از دانشگاه تهران گرفت.

سرودن شعر را از ۱۳۱۴ آغاز کرد و وارد انجمن ادبی ایران شد. کار مطبوعاتی خود را با هفته‌نامه توفیق در سال ۱۳۱۷ شمسی شروع کرد و تا اوایل دهه شصت که این نشریه توقیف شد از نویسندگان اصلی آن بود. او سپس کار طنز را در نشریات دیگر ادامه داد.

برخی ابوالقاسم حالت را بزرگترین شاعر طنزپرداز فارسی معاصر می‌دانند. موفقیت و استادی او در نگارش نثر و شعر طنز باعث شد در دوره‌ای به او لقب‌های ملک‌الشعراء، سیدالشعراء و امیرالشعراء بدهند.

حالت استاد سبک بحر طویل بود که پس از کارهای او جایگاه ویژه‌ای در ادبیات طنز فارسی پیدا کرد. او بحر طویل‌های خود را با امضای هدهد میرزا و اشعار طنز را با اسم‌های مستعار خروس لاری، ابوالعینک، شوخ و فاضل‌مآب اغلب در نشریه‌ توفیق منتشر می‌کرد. اشعار جدی هم داشت و از سال ۱۳۲۳ هر هفته چند رباعی که ترجمه‌ای از کلمات قصار علی بن ابی‌طالب بود در مجله آیین اسلام چاپ می‌کرد.

ابوالقاسم حالت ترانه‌های فکاهی با مضامین اجتماعی-سیاسی هم می‌سرود که خیلی زود محبوب می‌شد.

در ۱۳۴۱ نخستین مجموعه آثار طنز خود را به نام فکاهیات حالت در دو مجلد به چاپ رساند. مدتی در هند به کار دوبله فیلم پرداخت و در بازگشت به استخدام واحد انتشارات شرکت نفت ایران و انگلیس در آبادان درآمد و به دو نشریه فارسی شرکت، اخبارهفته و اخبار روز پیوست. در ۱۳۳۸ به تهران رفت و مدیر مجله صنعت نفت شد و بعدها مدیر اداره روابط عمومی شرکت نفت شد. همزمان با رادیو ایران همکاری می‌کرد و فعالیت‌‌های ادبی را ادامه می‌داد. او اولین سرود ملی را بعد از انقلاب ۵۷ سرود.

حالت با زبان‌های انگلیسی و فرانسه و عربی آشنایی داشت و کتاب هایی از هر سه زبان به فارسی ترجمه کرده است که مهمترین آنها ترجمه قسمتی از تاریخ ابن اثیر از عربی به فارسی است.

وی پس از انقلاب نیز علی‌رغم کهولت سن مدتی طولانی با مجله گل‌آقا همکاری کرد.

فکاهیات ابوالقاسم حالت بازتاب جامعه‌ و تاریخ معاصر ایران و طرز فکر ایرانیان است. برخی از اشعار او به خاطر ارجاع تمثیلی مستقیم و غیرمستقیم آنها به واقعیت‌های اجتماعی قابل‌توجه هستند. سبک انتقادی او روان و ساده بود.

قربان جهانی كه در آن جنگ نباشد
مشت و لگد و سيلی و اُردنگ نباشد
از وحشت بمب اتم و توپ و مسلسل
پيوسته به پا خار و به سر سنگ نباشد
باهم نستيزند سپيدان و سياهان
دعوا سر نام و نسب و رنگ نباشد
در باغ وفا مرغ بدآواز نيابيم
در بزم صفا ساز بدآهنگ نباشد
افسار به دست دو سه گمراه نیفتد
ايام به كام دو سه الدنگ نباشد
مادون ز ستمكاری مافوق ننالد
از دست دلی سنگ، دلی تنگ نباشد
هر مملكتی تا طلبد حق خودش را
محتاج به صد لشكر و صد هنگ نباشد

بعضی از آثار ابوالقاسم حالت:

مجموعه اشعار
فکاهیات حالت
دیوان ابوالعینک
دیوان شوخ
دیوان خروس لاری
کلمات قصارعلی بن ابی طالب
ترجمه‌ها
فرعون (الویز جارویس مک گرو)
مینوتوس مشاور نرون (میکا والتاری)
زندگی من (مارک تواین)
زندگی بر روی می‌سی سی پی (مارک تواین)
جادوگر شهر زمرد (فرانک باوم)
بازگشت به شهر زمرد (فرانک باوم)
‌تاریخ بزرگ اسلام و ایران ابن اثیر

ابوالقاسم حالت در سال ۱۳۷۱ در تهران درگذشت.

bookmark
plus icon
share episode

Show more best episodes

Toggle view more icon

FAQ

How many episodes does پرسه have?

پرسه currently has 8 episodes available.

What topics does پرسه cover?

The podcast is about Society & Culture, Podcasts and Arts.

What is the most popular episode on پرسه?

The episode title '۱. نصرت رحمانی' is the most popular.

What is the average episode length on پرسه?

The average episode length on پرسه is 15 minutes.

How often are episodes of پرسه released?

Episodes of پرسه are typically released every 6 days, 14 hours.

When was the first episode of پرسه?

The first episode of پرسه was released on Jun 2, 2020.

Show more FAQ

Toggle view more icon

Comments